استانبول به همان اندازه شهر است عمل و فراوانی همانطور که آن شهر است تاریخ و فرهنگ. در هر قدمی که برمی دارید به ریتم متفاوتی از زندگی گوش می دهید. رنگارنگ، شلوغ، آشفته…

اگر در اطراف Eminönü، Mahmutpaşa و Beyazıt پرسه بزنید، این را بهتر درک می کنید. این منطقه به لطف مسافرخانه های قدیمی که با زندگی در هم آمیخته اند پیوند خود را با تاریخ حفظ کرده است. همچنین به دلیل تحرک تجاری آن نقش مهمی در توسعه استانبول دارد.

این منطقه که مرکز مسافرخانه ها و بازارها به دلیل نزدیکی به بندر شاخ طلایی، مانند یک است بازار آزاد که صدها سال تمام نیازهای مردم را برآورده کرده و مهد روابط تجاری شده است. اگرچه شکل تجارت اخیراً تغییر کرده و مراکز خرید غول‌پیکر در سراسر شهر ساخته شده است، اما این مسافرخانه‌های قدیمی همچنان به عنوان شاهدان زمان و تجارت پابرجا هستند.

از فرصتی که چند ماه پیش در توری به نام مسافرخانه ها و بازارهای استانبول توسط فست تراول برگزار شد استفاده کردیم و با راهنمایی مورخ هنر دنیز اسمنلی راهی سفر شدیم. جلوی Mısır Çarşısı (بازار مصر یا بازار ادویه) همدیگر را دیدیم و راهنمای ما شروع به صحبت کرد.

یک مسجد کوچک در مقابل بازار ادویه وجود دارد: مسجد آهی چلبی. آنچه اولیا چلبی درباره این مسجد می گوید که در سال XNUMX ساخته شده است 16th قرن، بسیار جالب است. را مسافر معروف در خواب خود را به عنوان یک گردشگر می بیند. در خواب در حالی که در این مسجد مشغول نماز است ابتدا فرشتگان و سپس پیامبر ظاهر می شوند. پیامبر می پرسد آیا آرزویی داری؟ اولیا چلبی سعی می کند «صفات» بگوید، اما آنقدر هیجان زده می شود که «صیحات» می گوید.سفر). پیغمبر به او می‌گوید که می‌خواهم گردشگر باشم و به این ترتیب اولیا چلبی خود را در جاده می‌بیند.

اولین توقف ما بازار ادویه است:

اولین-ایستگاه-ما-بازار-ادویه-است

بازارهای استانبول مکان هایی هستند که عموماً اصناف و تاجرانی که کالاهای مشابهی را می فروشند جمع می شوند. بازار ادویه محل تجمع ادویه و پنبه فروشان بود. به محض ورود به بازار، بوی ادویه به استقبال شما می آید. می توان گفت این بازار «گذرگاهی است که بوی شرق را به غرب می برد».

به عنوان دومین بازار سرپوشیده استانبول، بازار ادویه در آن ساخته شد 1663-64، در واقع به عنوان بخشی از مجموعه ساختمان های مجاور مسجد جدید in Eminonu کرایه. در سالهای اول به آن "Valide Çarşısı" می گفتند.بازار مادر) و “Yeni Çarşı” (بازار نو) اما از اواسط 18th قرن به بعد، شروع به شناخته شدن به عنوان بازار مصر، زیرا اجناس فروخته شده در مغازه های بازار از آنجا می آمد مصر.

بازار مصر یا بازار ادویه در ابتدا فقط به ادویه فروشان، پنبه فروشان و لحاف سازان داده می شد، اما در آغاز 1970 استادویه فروشان جای خود را به جواهرفروشی ها، قصابی ها، خشکبار فروشی ها، خشکبار فروشی ها و کفاشی ها دادند. امروز هنوز هست معروف برای فروشندگان ادویه و محبوب محل اقامت استانبولی ها و بازدیدکنندگان خارجی که علاقه مند به آن هستند گیاهان.

بعد از بازار ادویه به سمت تهتکله همام حرکت می کنیم.حمام ترکی Tahtakale) روبروی مسجد رستم پاشا در خیابان اوزونچارشی. این بنا که قبلاً حمام ترکی بوده، اکنون به عنوان بازار فعالیت می‌کند. ساخته شده در دوره فاتح سلطان محمت، یکی از قدیمی ترین بناهای عثمانی شناخته شده است. ساختار معماری اولیه آن تا اوایل قرن بیستم به خوبی حفظ شد 20th قرن، و سپس به انبار تبدیل شد. نگو "آیا حمام می تواند به بازار تبدیل شود؟زیرا اکنون پس از تمام بازسازی هایی که انجام داده است، صرفاً یک بازار است.

همام Tahtakale را پشت سر می گذاریم و به طرف می رویم Balkapanı (ترازوهای عسل). منطقه کاملا شلوغ است، عجله روزانه در جریان است. ما گروهی راه می‌رویم و سعی می‌کنیم همدیگر را از دست ندهیم یا چیزی را در اطراف نادیده بگیریم.

بالکاپانی

مسافرخانه ای که در مکانی نزدیک به جایی که آداب و رسوم دریا در آن وجود داشت ساخته شده است دوران عثمانی، یک مرکز تجاری بود که - همانطور که از نامش پیداست - عسل از گمرک انبار شده و برای عموم ارسال شد. باید توجه داشته باشیم که کلمه "کاپان" به معنای "ترازو" است.

بالکاپانی شبیه یک کاروانسرای کلاسیک با حیاط بزرگ است. اگرچه راهنمای ما در مورد اتاق های آن با طاق و راهرو صحبت می کرد، اما ما فقط می توانستیم حیاط آن را ببینیم، زیرا بیشتر اتاق ها به عنوان انبار استفاده می شوند. بگذارید در اینجا توجه کنیم که دو "کاپان" دیگر در استانبول وجود دارد: یکی Unkapanı (ترازوهای آرد) که ما آن را به عنوان یک منطقه می شناسیم و دیگری Yağkapanı (ترازو نفت) است که منطقه گالاتا-کاراکوی است. امروز.

از بالکاپانی خارج می شویم و به سمت شیب پر جنب و جوش محمودپاشا حرکت می کنیم. جمعیتی عجول از خیابان می گذرند. برخی به لباس عروس نگاه می کنند، برخی به جهیزیه. فروشندگان با گفتن اینکه بهترین محصولات در فروشگاه هایشان هستند، آنها را دعوت می کنند. پس از کورکچو هان که تنها بنای باقیمانده در میان کاروانسراهای دوران فاتح است، به مسافرخانه بزرگ جدید و مسافرخانه کوچک جدید بین بازار بزرگ و بازار ادویه توقف می کنیم.

مسافرخانه های بزرگ و کوچک جدید

این کاروانسرا که به طور گسترده بین خیابان Sandalyeciler و Charkçılar در شیب چاکماکچیلار واقع شده است، بعد از مسافرخانه Valide بزرگترین سازه کاروانسرا-کاروانسرا استانبول است. مشخص است که مصطفی سوم مسافرخانه را در 18th قرن توسط معماری اصلی آن زمان، طاهر آقا. این که در این بنا سه طبقه وجود دارد که آثاری از هنر باروک، چیزی است که آن را از سایر ساختارهای مشابه متمایز می کند.

این کاروانسرا در حالی که قبلاً مکانی بود که بافندگی بافندگی در آن کار می کرد، اکنون این ویژگی را از دست داده است. در حال حاضر مغازه های زیادی در بیگ نیو اینن وجود دارد. این مغازه ها بیشتر نقره فروشی، حوله فروش و دستمال فروش هستند.

کاروانسرا کوچکی که از آجر و سنگ تراشیده شده بود، مانند سایر کاروانسراها حیاط روبازی ندارد. جالب ترین ویژگی این مسافرخانه مسجد در طبقه بالا که از طریق پله می توان به آن رسید.

مسافرخانه Valide

ادامه می دهیم با مسافرخانه Valideکه در تاریخ به نام "مسافرخانه کوسم سلطان'. مسافرخانه والیده که به دو قسمت "بزرگ" و "کوچک" از هم جدا شده است، بین شیب چاکماکچیلار و شیب فرینجیلار قرار دارد. دارای ورودی کم نسبت به سایر مسافرخانه ها و دودکش های تاریخی روی سقفش

در 16th قرنکوسم سلطانمادر مورات چهارم و سلطان ابراهیم و مادربزرگ محمد چهارم یکی از قدرتمندترین و ثروتمندترین زنان جهان است. تاریخ عثمانی، که در سالهای اول سلطنت پسر بزرگ و نوه اش منصب "سلطنت" را داشت (مقام حکومت کردن کشور در زمانی که حاکمی وجود ندارد یا حاکم خیلی جوان است).

با توجه به افسانهگنجینه مخفی کوسم سلطان در جایی در این مسافرخانه پنهان شده است. مطابق با منابع تاریخی وجود دارد 366 اتاق های سلولی در مسافرخانه، هنوز مشخص نیست که امروزه از چند اتاق استفاده می شود.

پس از گوش دادن به حقایق تاریخی و افسانه مسافرخانه والیده، راه ما را به مسافرخانه Çuhacı ( مسافرخانه نمد فروش) می رساند. این مسافرخانه در سال ساخته شده است 18th قرن به دستور دامت ابراهیم پاشا. معمار این بنا که منعکس کننده تأثیرات دوره باروک است مشخص نیست. پارچه پهن یکی از مواد مهم آن زمان بود و از آن برای تهیه لباس زمستانی برای ارتش عثمانی استفاده می شد. سرقت پارچه پهن حتی می تواند منجر به مجازات اعدام شود.

سحافلار چارشیسی

Sahaflar Çarşısı (بازارچه کتابفروشان عتیقه) قدیمی ترین بازار کتاب استانبول است که از سال XNUMX تاکنون باقی مانده است دوران عثمانی. بین دروازه Fesçiler بازار بزرگ و مسجد بیازیت واقع شده است.

در حالی که در ابتدا کتاب های دست نویس، چاپ سنگی و به زبان قدیم وجود داشت ارزش تاریخی در بازار، امروزه بیشتر کتاب برای گردشگران و دانشجویان به فروش می رسد. اما همچنان می توانید در برخی مغازه ها با کتاب های قدیمی یا عتیقه برخورد کنید.

در قسمت های شیشه ای واقع در ورودی در سمت مسجد بیازیت بازار، مواد سنگی چاپخانه های قدیمی به نمایش گذاشته شده است. نیم تنه نیز وجود دارد ابراهیم موتفریکا (اولین تایپوگراف ترک) در وسط بازار

Nuruosmaniye Külliyesi

همراه با مسجد نوروسمانیهkulliye* که در ورودی بازار بزرگ قرار دارد، که با تأثیر باروک بر معماری خود جلب توجه می کند، نمادی از عصر جدیدی در فرهنگ امپراتوری عثمانی است. ساخت مسجد در زمان محمود اول شروع شد، اما در زمان عثمان سوم به پایان رسید. معمار این مسجد سیمئون کالفا یونانی بود. برخی از ویژگی‌های باروک مسجد با نمونه‌های اروپا چه رسد به استانبول بسیار متفاوت است. اگر عناصر نورپردازی خاص مساجد و حرم نبود، می توانستید فکر کنید که وارد ساختمان دیگری شده اید.

این مسجد دارای حیاط داخلی نه چهار ضلعی با 14 گنبد است که در مقایسه با مساجد عثمانی بسیار جالب است. جالبتر اینکه دروازه حیاط به پرتگاه باز می شود! با یادآوری اینکه حیاط‌های مسجد مکان‌هایی هستند که عموم مردم اغلب از آن استفاده می‌کنند و به راحتی وارد آن می‌شوند، این حیاط به وضوح بر اساس دغدغه‌های زیبایی‌شناختی معمار شکل گرفته است. جایگاه سلطان با سکویی که به سلطان کمک می کرد سوار بر اسب وارد مسجد شود نیز ویژگی جالبی به سازه می بخشد.

کتابخانه

از مسجد خارج شده و وارد مسجد می شویم کتابخانه در باغ. کتابخانه نوروسمانیه همچنین یکی از نمونه های منحصر به فرد طراحی باروک در ترکیه است. در این کتابخانه که می‌توان آن را بازتابی از عشق محمود اول به کتاب دانست، کتاب‌ها و نقشه‌های دست‌نویس متعددی وجود دارد. ستون های داخل کتابخانه از معابد برگاما آورده شده است.

این کتابخانه همه روزه به جز روزهای یکشنبه و دوشنبه برای عموم باز است.

با پشت سر گذاشتن خیابان های شلوغ، به گشت و گذار خود در مقابل مسجد بیازیت پایان دادیم. این کاروانسراها و بازارهایی که نه می‌توانستند مدرن شوند و نه ویژگی‌های قدیمی خود را کاملاً حفظ می‌کردند، احساس کنش و فراوانی را از آن عمل به جا می‌گذارند.

مسافرخانه ها و بازارهای استانبول!

در حالی که این شهر با سرعتی سریع در حال دگرگونی است، این ساختارها ثابت می مانند. آنها همچنین درهای دنیای شگفتی ها را همیشه برای استانبولی ها و خارجی ها باز نگه می دارند. استانبول به همان اندازه که شهر تاریخ و فرهنگ است، شهر عمل و فراوانی است. در هر قدمی که برمی دارید به ریتم متفاوتی از زندگی استانبولی گوش می دهید. رنگارنگ، شلوغ و آشفته است.

اگر در اطراف Eminönü، Mahmutpaşa یا Beyazıt پرسه بزنید، می توانید این را بهتر درک کنید. این منطقه پیوندهای خود را با تاریخ حفظ کرده است مسافرخانه های قدیمی که با زندگی روزمره در هم آمیخته اند. همچنین به دلیل تحرک تجاری آن نقش مهمی در توسعه استانبول دارد.

این منطقه که مرکز کاروانسراها و بازارها به دلیل نزدیکی به بندر شاخ طلایی، مانند بازار آزاد است که در طول صدها سال پاسخگوی انواع نیازهای مردم بوده است. اگرچه شکل تجارت اخیراً تغییر کرده و مراکز خرید غول‌پیکر در سرتاسر شهر ساخته شده است، اما این مسافرخانه‌های قدیمی همچنان به عنوان شاهدی بر زمان و تجارت پابرجا هستند. از فرصتی که توری به نام «مسافرخانه ها و بازارهای استانبول(آیا یک گشت و گذار در بازار بزرگ سرگرم کننده نیست؟ و با راهنمایی مورخ هنر سفری را طی کنید. دنیز اسمنلی. روبروی همدیگرو دیدیم بازار مصر ( مصری بازار یا بازار ادویه).

یک مسجد کوچک جلوتر از بازار ادویه وجود دارد: مسجد آهی چلبی. چی اولیا چلبی در مورد این مسجد می گوید که در سال XNUMX ساخته شده است 16th قرن، بسیار جالب است. مسافر معروف در خواب خود را یک گردشگر می بیند. در خواب او در حالی که در این مسجد مشغول نماز است فرشتگان و به دنبال آن حضرت ظاهر می شوند. پیامبر می پرسد آیا آرزویی داری؟ اولیا چلبی سعی می کند بگویدشفاعت'(شفاعت) اما آنقدر هیجان زده می شود که می گوید "مسافرت رفتن'(سفر). پیغمبر به او می‌گوید که می‌خواهم گردشگر باشم و به این ترتیب اولیا چلبی خود را در جاده می بیند

اولین توقف ما بازار ادویه است

بازارهای استانبول مکان هایی هستند که عموماً اصناف و تاجرانی که کالاهای مشابهی را می فروشند جمع می شوند. بازار ادویه محل تجمع ادویه و پنبه فروشان بود. به محض ورود به بازار، بوی ادویه ها به شما خوش آمد می گوید. این بازار استگذرگاهی که بوی شرق را به غرب می برد".

بودن دومین بازار بزرگ سرپوشیده در استانبول، بازار ادویه در آن ساخته شد 1663-64، به عنوان بخشی از مجموعه ساختمان های مجاور مسجد جدید در Eminönü. در سالهای اول به نام "Valide Çarşısı"(بازار مادر) و "ینی چارشی"( بازار جدید) اما از اواسط18th قرن به بعد، شروع به شناخته شدن به عنوان بازار مصر، زیرا کالاهایی که در مغازه های آن فروخته می شد از مصر می آمد. (چرا پس از سفر به استانبول از مصر دیدن نکنید؟)

بازار مصر یا بازار ادویه در ابتدا فقط در اختیار ادویه فروشان، پنبه فروشان و لحاف سازان قرار گرفت، اما در آغاز 1970sادویه فروشان جای خود را به جواهرفروشی ها، قصابی ها، خشکبار فروشی ها، خشکبار فروشی ها و کفاشی ها دادند. امروزه هنوز هم به خاطر فروشندگان ادویه معروف است و مورد علاقه استانبولی ها و بازدیدکنندگان خارجی است که به گیاهان علاقه مند هستند.

بعد از بازار ادویه به جلو می رویم Tahtakale Hamam (حمام ترکی Tahtakale) مقابل مسجد رستم پاشا در خیابان Uzunçarşı. این بنا که قبلاً حمام ترکی بوده، اکنون به عنوان بازار فعالیت می‌کند. این بنا که در دوره سلطان محمد فاتح ساخته شده است، شناخته شده است قدیمی ترین بناهای عثمانی در شهر. ساختار اصلی معماری آن تا اوایل قرن بیستم به خوبی حفظ شد 20th قرن، زمانی که به یک انبار تبدیل شد. Tahtakale Hamam را پشت سر می گذاریم و به سمت Balkapanı (ترازو عسل) می رویم. این منطقه با شلوغی روزانه بسیار شلوغ است. ما گروهی راه می رویم و سعی می کنیم همدیگر را از دست ندهیم یا چیزی را نادیده بگیریم.